جدول جو
جدول جو

معنی سر بر خط - جستجوی لغت در جدول جو

سر بر خط
مطیع فرمانبردار
تصویری از سر بر خط
تصویر سر بر خط
فرهنگ لغت هوشیار
سر بر خط
فرمان بردار، آنکه فرمان کسی را می پذیرد یا اجرا می کند
فرمان بر، فرمان پذیر، فرمان شنو، فرمان نیوش، سر به راه، سر سپرده، نرم گردن، طاعت پیشه، طاعت ور، مطیع، طایع، مطاوع، مطواع، عبید، منقاد
تصویری از سر بر خط
تصویر سر بر خط
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سر بر خط نهادن
تصویر سر بر خط نهادن
فرمان بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سر بر خط نهادن
تصویر سر بر خط نهادن
((~. بَ. خَ. نَ دَ))
فرمانبردار شدن، مطیع شدن
فرهنگ فارسی معین